گرما،بوي عرق و ... امروز به طور رسمي دانشگاه شروع شدم و اولين تجربه ي حضور در كلاس درس دانشگاه رو بدست آوردم. اولش ادبيات بود و بعدش فيزيك و بعدش زبان. وجه مشترك همه بوي عرق بود و بس! اما جالب بود، جلسه اول بيشتر اساتيد قصه گفتن. از همش بدتر كلاس زبان بود كه كلاسش به كل فارغ از هرگونه سيستم سرمايشي بود و ديگه آخرا بوي عرق من رو كلافه كرده بود.
قم پز بودن بعضي ها جالب بود، همچين خودش رو گرفته بودن انگار كه الان سر كلاس هاي دانشگاه M.I.T نشستن، سر كلاس همچين اون كله بي صاحبشون رو تكان ميدن كه انگاري همه چيز رو فهميدن و وقتي ازشون رشته اشون رو ميپرسي همچين خودشونو ميگيرن و ميگن مهندسي ان!!
*
راستي ما باز جمعه رفتيم چله گاه. البته اين دفعه به قصد آبشار مارگون رفتيم كه بنا به دلايلي باز از چله گاه سر در آورديم.سر راه رفتن هم نزديك بود بريم زير يك كاميون و يك پرايد رو هم ناكار كنيم.(من راننده نبودما) بعدش به سپيدان كه رسيديم پليس راه گرفتمون، هي ميگشتن و هيچي پيدا نميكردن،بدبخت ها شكمشونو صابون زده بودن كه آلان چيزي پيدا ميكنن ولي هيچي نبود. 4-5 باري صندوق عقب رو گشتن، بعد 3 بار گفتن كاپوت رو بزنيد بالا و اونجا رو گشتن و توي ماشين رو همينطور تا اينكه وقتي داشتن كيف يكي از بچه ها رو ميگشتن كه دو دست ورق(به قول خودشون پاسور) پيدا كردن و پاره اش كردن ولي از اونجايي كه ما پر رو تر از اين حرفها بوديم راهمون رو ادامه داديم و رفتيم چله گاه! اونجا هم كباب ها به سيخ نگرفت و گرسنه مونديمو ... حالا منظور؟ منظور اينكه تا پليس راه ديد چند تا جوان تو يك ماشين اومدن تفريح سريع گفت بزن كنار تا حالمون رو بگيرن و نتيجه اينكه اگر بشيني خونه ات و تفريحات ناسالم بكني خيلي بهتر از اينكه يك آدم احمق و بي ارزش و بي هويت و بي پدر و مادر و ك.......حالتو بگيره.
*
اينم از تيم فوتبال! واقعا خاك عالم بر سر اين همايون شاهرخي! ببينيد به تيمي كه تو بوسان اول شد چه گندي زده كه حتي اردن رو هم نميتونه ببره! حالا فهميديد فرق مربي خارجي با داخلي چيه؟ ما بايد مربي خارجي داشته باشيم، دقيقا به همون دليلي كه پرايد رو به پيكان ترجيح ميديم. به همون دليلي كه ايران نميتونه هواپيما بسازه. به نظر شما اين تيم با اين مربي ميخواد قهرمان آسيا بشه؟ فدراسيون فوتبال هميشه همين خطا رو انجام ميده،يعني اول با مربي داخلي تيم رو به گند ميكشونه بعدش ميره مربي خارجي مياره و انتظار داره 2 روز تيم ايران رو بكنه برزيل، وقتي به اين خواسته نرسيد دو تا مترسك مثل علي دنبه و منصور خان شروع ميكنن به خرده گرفتن از مربيان خارجي. خلاصه اين تيم ديگه ريده شده بهش و هيچ جاي اميدي نيس.
اصلا از اين همايون شاهرخي خيلي بدم مياد. خودشو خيلي ميگيره، ندوني فكر ميكني مربي رئال مادريد بوده.
ولي چيز جالبي كه در اين تيم ديده ميشه حضور ادموند بزيك هست! بازيكني كه به خاطر مذهبش شانسي در تيم ملي كشورش نداشته!
*
من اين آهنگ رو خيلي دوست دارم!
آقا داشتم اين عكس هاي مسابقات تنيس رو نگاه ميكردم كه فكرم رفت به بيراهه! ولي عكس هاي جالبي بود. حالا بر اساس اونا يك تقسيم بندي به نظرم اومد:
عكس اولي:شما از اين دست دختر هپلي ها خوشتون مياد كه بنا به دلايل كاملا مشهود حاضر هستند هر نوع سرويسي به شما بدن؟
عكس دومي:شما از دخترهاي ناز و با نمك خوشتون مياد؟
سومي:از اين دختر خوشتيپ ها خوشتون مياد كه همش پز ميدن؟
چهارمي: از دخترهاي اخمو خوشتون مياد؟
پنجمي:تو تيريپ دختر ترشيده ها هستين؟
ششمي: از جنده خوشتون مياد؟
هفتمي:هيكل و اندام واسه شما مهم تر از همه چيزه؟
هشتمي:با تيريپ جواد بازار(يا اختر يا اقدس) حال ميكنيد؟
خوب، نظر خودم رو نميگم ولي يكي از دوستاي من فقط با اندام حال ميكنه و اصلا كاري به قيافه نداره، بخصوص از سينه هاي بزرگ خوشش مياد. ولي بيشتر رفقا با تيريپ اولي يعني هپلي ها بيشتر حال ميكنن. از شما جه پنهان كه واسه بنده اندازه باسن خيلي مهمه!!!
*
آقا امروز واسه يك كلاس رفتم دانشكده علوم بخش رياضي! آي نفس من بيده!!! عجب مال هايي بودن...يك جاي دنجي اون پشت مشت ها بود كه پر بود از درخت هاي نارنج و زيرش نيمكت گذاشته بودن، آي ملت اونجا واسه هم رفته بودن تو تيريپ لاو(love) كه نگو، بعضي ها كه خيلي تو لاو فرو رفته بودن! من هم جلو رفقا تيريپ بي تفاوتي رفتمااااا:))(يعني واسه من اين كارا عاديه!! آره جون عمم) راستي اين همه راه رفتيم ولي كلاسش تعطيل بود.
*
به خدا يك سر و سري بين اين آبي و پرگلك هستاا ، نشون به اين نشون كه جفتشون با هم در وبلاگهاشون رو تخته كردن. حالا از ما گفتن بوداااا (با خانم مارپل هم در اين زمينه مشورت كردم)
واي واي من آمده ام ......
*
راستي اون وبلاگ رو كه روزي 5-6 بار آپ ديت ميشد يادتون هست؟ نميدونم چه بلايي سرش اومده كه ديگه آپ ديت نميشه.
به قول شاعر گفتني: رهرو آن است كه آهسته و پيوسته رود ........
*
آقا ما اين شعر رو دوست ميداريم خيلي:
با تمام يك دلي تو بمون براي من
دو دلي هامو ببخش، بگذر از خطاي من
اگه ترديد به عشق، خيمه زد تو باورم
اگه فكر رفتن تو گذشته از سرم
تو دليل بودني، تويي اون اوج نياز
روي قله ي دلت واسه من خونه بساز
...
*
راستي امروز بساط ثبت نام و انتخاب واحد داشتم! راستي من خر فكر ميكردم اين آقاي عزيز تازه امسال كنكور داره! نگو كه بابا اين كنكورشو داده و قبول هم شده. تبريك ميگم امين خان! و تشكر از تحول عزيز.
اسم اين وبلاگ برگرفته از كتاب
ما چگونه ما شديم اثر صادق زيبا كلام است
و چون من به شدت تحت تاثير
اين كتاب قرار گرفتم،نام
اينجا بدين سان شد و متذكر
ميشوم كه مطالب اينجا با آن
كتاب هيچ ارتباطي ندارد.
موسيقي(Music)
Click Here Celine
Dionne-That's way it is (با
سرعت 28.8Kbps تقريبا 4
دقيقه طول ميكشه تا آهنگ بارگذاري بشود)