چقدر امروز و ديروز هوا گرم بود واقعا پختيم... مقاله كيهان در مورد وبلاگ رو كه HODER لينك بهش داده بود خوندم.. جالب بود كه اين كيهان وجود وبلاگها رو هم نميتونه قبول كنه و گقته بايد يك نظارتي بر وبلاگ ها باشه ؛ البته دليلشون اين هست كه وجود نوشته هاي ضعيف باعث از بين رفتن زبان فارسي ميشه...ولي دليل اينكه چرا باعث نابودي زبان فارسي ميشه رو نگفته و فقط گفته باعث نابودي ميشه.. اين يعني گول زدن افكار عمومي و تحريك حس ميهن پرستي ؛ براي مبارزه با آزادي بيان. اما كور خوندن و عمرا بتونن ديگه به دنياي اينترنت نظارت كنن. در حال حاضر كه اون قضيه سانسور اينترنت رو هم گويا بيخيال شدن و فعلا مشغول لباس پوشيدن مردم هستن!! خدا ميدونه سوژه بعدي چه خواهد بود. احتمالا رنگ شورت آقايون خواهد بود....راستي يكي از دوستام گفته بود سياسي ننويس و همون ترجمه كردن خوب بود و فايده اش هم اين بود كه زبانت خوب ميشه. من نميدونم اين سياسي نوشتن ديگه چه صيغه ايي؟ اصلا از اين حرف خوشم نمياد. آدم بايد مطالبات خودش رو بيان كنه . ممكن هست بعضي از اين مطالبات مربوط بشه به خواسته هاي من از حكومت؛ نبايد بگم؟؟ اصلا مگر ميشه؟ مثلا من اگر بياك ازكيفيت بد اينترنت انتقاد بكنم و بگم مشكل اين كيفيت بد به خاطر دولت هست يعني سياسي هست؟؟ البته من فكر كنم اون دوستم به خاطر نوشته پاييني اين حرف رو به من زده... خوب به من چه كه دولت تو اعتقادات مردم فضولي ميكنه؟؟!! و وقتي آدم در مورد دين و اين چيزها حرف ميزنه ميگن سياسي. معمولا تو كشور هايي كه حكومت در زندگي خصوصي مردمش فضولي ميكنه تقريبا همه سياسي ميشن! چون انتقاد از كوچكترين چيز هم مربوط ميشه به دولت و خوب سياسي ميشه.. دليل اينكه تو ايران همه ناخواسته وارد بحث هاي سياسي ميشن؛ اين هست كه دولت و حكومت به حريم خصوصي انسانها احترام نميگذاره و در همه چيز ذخالت ميكنه. به نظر من دو راه هست كه آدم اصلا سياسي ننويسه: 1-طنز بنويسه 2- در مورد SEX بنويسه . در بقيه مسائل نميشه. من كه در مورد اول زياد استعداد ندارم(ولي كلي جك بلدم) و در مورد دوم اساتيد زيادي هستند.
امروز دارم فقط ديني ميخونم و هر طوري شده بايد سر و ته اون رو هم بيارم. واقعا من موندم چه طوري اين ملت ميتونن به راحتي تو اين درس 100% بزنن. به خدا خيلي سخته ولي چه كنيم؟!! چون بقيه خوب ميزنن من هم بايد بزنم و اگر نزنم كلاهم پس معركه است! ما خوندن اين كتاب ها خالي از لطف نيست. بعضي وقتها ميخندم و بعضي وقتها جوش ميارم. اصولا ميشه اين كتاب رو به دو قسمت طنز و غمنامه تقسيم كرد. قسمت طنز مربوط ميشه به آموزش احكام و غمنامه شامل آموزش اداره حكومت اسلامي هست. حالا از همه اينها كه بگذريم قضيه اين امام صادق از همه باحال تره و وقتي اسمش مياد به احتمال 98.999% چند تا فحش آبدار روانه اش ميكنم. چون هميشه برايم اين سئوال مطرح بوده به شما هم ميگم كمي فكر كنيد! ميگويند اين آقا كه به اصطلاح اسم خودش رو گذاشته امام 23 سال عمر كرده و مثلا بعدش شهيد شده؛ كه اين قضيه شهادتش هم خيلي باحاله و بامزه. حالا سئوال اينجاست كه اين بابا 23 سال عمر كرده اما تو همين سن كم در مورد همه چيز اظهار نظر كرده؛از SEX گرفته تا عرفان و تو كتابمون نوشته كه چيزي حدود 5000 حديث گفته. آخر چطوري ميشه؟؟ آدم در همه موارد با اين سن كم اظهار نظر كند. بيچاره مولانا اين همه سال در عرفان غوطه ور بوده و ما حصل اون چند تا كتاب بيشتر نيست كه واقعا ارزشمند هستند. اما اين جقله چه طوري اين همه تز داده. از يك جنبه ديگه هم از اين صادق نامرد بدم مياد و اون سوء استفاده از نام پيغمبر(ص) براي رسيدن به قدرت بوده. يعني اين يارو فكر ميكرده چون از خاندان پيغمبر هست بايد همه كاره بشه! و اين نهايت پر رو بازي هست. من كلا به حضرت محمد؛حضرت علي و امام حسن و حسين احترام قائلم و خيلي قبولشون دارم. اما از صادق به بعد رو اصلا. جالب هست كه ما ها چه داستهاي خيالي از زندگي اينها ساختيم؛ و وقتي اين دار و دسته صادق متوجه ميشن كه ديگه بين مردم محبوبيتي ندارند قضيه امام زمان رو مطرح ميكنن ولي اين روش هم نميتونه كارساز بشه و بعدش بيخيال قدرت ميشن و ميگن امام زمان رفته غيبت كبري و ميرن سراغ يك كاسبي ديگه.
اين ها رو گفتم يكمي سبك شدم!!! اينا همش ته دلم گير كرده بود؛ خود سانسوري رو گذاشتم كنار و هرچي بود ريختم بيرون... بابا كافر نيستم! هنوز مسلمون هستم! اما با اين نظريه مخالفم كه چون اينا از نسل پيغمبر هستند معصوم هستند!!!
اسم اين وبلاگ برگرفته از كتاب
ما چگونه ما شديم اثر صادق زيبا كلام است
و چون من به شدت تحت تاثير
اين كتاب قرار گرفتم،نام
اينجا بدين سان شد و متذكر
ميشوم كه مطالب اينجا با آن
كتاب هيچ ارتباطي ندارد.
موسيقي(Music)
Click Here Celine
Dionne-That's way it is (با
سرعت 28.8Kbps تقريبا 4
دقيقه طول ميكشه تا آهنگ بارگذاري بشود)
چقدر امروز و ديروز هوا گرم بود واقعا پختيم... مقاله كيهان در مورد وبلاگ رو كه 
امروز دارم فقط ديني ميخونم و هر طوري شده بايد سر و ته اون رو هم بيارم. واقعا من موندم چه طوري اين ملت ميتونن به راحتي تو اين درس 100% بزنن. به خدا خيلي سخته ولي چه كنيم؟!! چون بقيه خوب ميزنن من هم بايد بزنم و اگر نزنم كلاهم پس معركه است! ما خوندن اين كتاب ها خالي از لطف نيست. بعضي وقتها ميخندم و بعضي وقتها جوش ميارم. اصولا ميشه اين كتاب رو به دو قسمت طنز و غمنامه تقسيم كرد. قسمت طنز مربوط ميشه به آموزش احكام و غمنامه شامل آموزش اداره حكومت اسلامي هست. حالا از همه اينها كه بگذريم قضيه اين امام صادق از همه باحال تره و وقتي اسمش مياد به احتمال 98.999% چند تا فحش آبدار روانه اش ميكنم. چون هميشه برايم اين سئوال مطرح بوده به شما هم ميگم كمي فكر كنيد! ميگويند اين آقا كه به اصطلاح اسم خودش رو گذاشته امام 23 سال عمر كرده و مثلا بعدش شهيد شده؛ كه اين قضيه شهادتش هم خيلي باحاله و بامزه. حالا سئوال اينجاست كه اين بابا 23 سال عمر كرده اما تو همين سن كم در مورد همه چيز اظهار نظر كرده؛از SEX گرفته تا عرفان و تو كتابمون نوشته كه چيزي حدود 5000 حديث گفته. آخر چطوري ميشه؟؟ آدم در همه موارد با اين سن كم اظهار نظر كند. بيچاره مولانا اين همه سال در عرفان غوطه ور بوده و ما حصل اون چند تا كتاب بيشتر نيست كه واقعا ارزشمند هستند. اما اين جقله چه طوري اين همه تز داده. از يك جنبه ديگه هم از اين صادق نامرد بدم مياد و اون سوء استفاده از نام پيغمبر(ص) براي رسيدن به قدرت بوده. يعني اين يارو فكر ميكرده چون از خاندان پيغمبر هست بايد همه كاره بشه! و اين نهايت پر رو بازي هست. من كلا به حضرت محمد؛حضرت علي و امام حسن و حسين احترام قائلم و خيلي قبولشون دارم. اما از صادق به بعد رو اصلا. جالب هست كه ما ها چه داستهاي خيالي از زندگي اينها ساختيم؛ و وقتي اين دار و دسته صادق متوجه ميشن كه ديگه بين مردم محبوبيتي ندارند قضيه امام زمان رو مطرح ميكنن ولي اين روش هم نميتونه كارساز بشه و بعدش بيخيال قدرت ميشن و ميگن امام زمان رفته غيبت كبري و ميرن سراغ يك كاسبي ديگه.